بحران میانجیشده نوع خاصی از بحران است. ویژگی بارز آن این است که گزارش متمرکز رسانهها به نقطه عطف اصلی در توسعه رویدادهای بحران تبدیل میشود و همچنین نیروی محرکه اصلی برای فروپاشی ساختار روابط اصلی در بحران است. در یک بحران رسانهای، گزارشهای رسانهای نه تنها وجود بحران را منعکس میکنند، بلکه از طریق مکانیسم ارتباطی منحصربهفرد خود، تأثیر عمیقی بر ماهیت، مقیاس، تأثیر و درک و واکنش عمومی از بحران دارند. در ادامه تحلیلی عمیق از مفهوم بحران واسطه و اهمیت آن در مدیریت بحران ارائه شده است.
مفهوم بحران رسانه ای
مفهوم بحران رسانه ای شده از مشاهده و مطالعه رابطه رسانه و رویدادهای بحران در جامعه مدرن سرچشمه می گیرد. در جامعه مدرن، رسانه ها به کانال اصلی انتشار اطلاعات تبدیل شده اند که نه تنها تلویزیون سنتی، رادیو و روزنامه ها را شامل می شود، بلکه رسانه های اینترنتی نوظهور مانند رسانه های اجتماعی، وبلاگ ها و وب سایت های خبری آنلاین را نیز شامل می شود. این پلتفرمهای رسانهای نه تنها میتوانند اطلاعات را به سرعت منتشر کنند، بلکه واکنش عمومی را از طریق عملکردهای تعاملی تقویت میکنند و به رویدادهای بحران اجازه میدهند در مدت زمان کوتاهی توجه گستردهای را به خود جلب کنند.
نقش پوشش رسانه ای متمرکز
در بحران رسانه ای، گزارش متمرکز رسانه ها نقش کلیدی ایفا می کند. هنگامی که رسانه ها بر روی یک رویداد تمرکز می کنند، نه تنها نمایش رویداد را افزایش می دهند، بلکه ممکن است ماهیت رویداد و درک عمومی را نیز تغییر دهند. پوشش رسانهای میتواند با گزارشدهی انتخابی، تأکید بر جزئیات خاص یا نادیده گرفتن اطلاعات دیگر بر درک و نگرش عمومی نسبت به رویدادها تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، افشای تخلفات یک شرکت در رسانه ها می تواند به سرعت خشم و بی اعتمادی عمومی را برانگیزد و منجر به کاهش شدید شهرت شرکت شود.
فروپاشی ساختارهای روابط اصلی
فروپاشی ساختار روابط اصلی در یک بحران میانجیشده معمولاً به فروپاشی روابط اعتماد بین طرفهای کلیدی درگیر در رویدادهای بحرانی مانند شرکتها و مصرفکنندگان، دولتها و مردم و افراد و جوامع اشاره دارد. گزارشهای رسانهها، بهویژه گزارشهای منفی، میتوانند به سرعت تأثیر یک بحران را تشدید کنند و از دست دادن اعتماد را تسریع کنند. هنگامی که مردم از طریق رسانه ها از رفتار نامناسب شرکت ها یا سازمان ها مطلع می شوند، ممکن است به سرعت دیدگاه خود را نسبت به این نهادها تغییر دهند، که منجر به از بین رفتن اعتماد می شود که می تواند بر سهم بازار شرکت، اعتبار دولت یا موقعیت اجتماعی یک فرد تأثیر بگذارد.
راهبردهای واکنش در مدیریت بحران
در مواجهه با بحرانهای رسانهای، استراتژیهای مدیریت بحران باید نقش و تأثیر رسانهها را در نظر بگیرند. در اینجا چند استراتژی کلیدی مقابله ای وجود دارد:
- ارتباط شفاف: در مراحل اولیه بحران، شرکتها یا سازمانها باید سریعاً اقدام کنند، اطلاعات را از مجاری رسمی منتشر کنند، ارتباط شفاف با رسانهها و مردم را حفظ کنند، اطلاعات واقعی و دقیق را ارائه دهند و از انتشار شایعات پرهیز کنند.
- نظارت فعال: ایجاد یک سیستم نظارت بر رسانه ها برای پیگیری به موقع گزارش های رسانه ها و واکنش های عمومی به منظور پاسخگویی سریع و تنظیم استراتژی ها.
- مدیریت روابط رسانه ای: برقراری ارتباط خوب با رسانه ها، ارائه اطلاعات مورد نیاز رسانه ها و در عین حال بیان مواضع و نظرات خود برای تلاش برای گزارش منصفانه.
- مدیریت احساسات عمومی: به طور فعال از طریق رسانه های اجتماعی و کانال های دیگر به صدای مردم گوش دهید، نگرانی های عمومی را درک کنید و به آنها پاسخ دهید و نارضایتی عمومی را کاهش دهید.
- بازسازی اعتماد طولانی مدت: پس از بحران، تلاش برای ترمیم روابط آسیب دیده، اثبات تعهد شرکت یا سازمان با اقدامات عملی و بازسازی تدریجی اعتماد را ادامه دهید.
بحران های رسانه ای شده رابطه پیچیده بین رسانه ها و رویدادهای بحران در عصر اطلاعات را برجسته می کند. بنگاهها و سازمانها باید عمیقاً این پدیده را درک کنند و استراتژیهای مدیریت بحران مؤثری را برای مقابله با چالشهای ناشی از پوشش رسانهای متمرکز اتخاذ کنند، از ساختارهای اصلی روابط خود محافظت و تعمیر کنند و تصویر و جایگاه خود را در اذهان عمومی حفظ کنند.